لباس
لباس، بازتابی ملموس از هویت ماست انعکاس ملموسی از ادراکات، نارضایتی ها و خواسته های فرد ارائه می دهد. اصطلاح «لباس» معمولاً نوعی پوشش بدن را نشان میدهد که میتوان آن را پوشید، که معمولاً از مواد نساجی استفاده میشود، اما ممکن است از مواد یا مواد دیگری نیز استفاده شود تا مد شوند. لباس در درجه اول به منظور تأمین گرما و محافظت در برابر عناصر بود. با این حال، در دوران مدرن، توجه به این نکته مهم است که لباس کارکردهای متعددی فراتر از محافظت صرف انجام می دهد .لباس برای شناسایی عضویت در گروهی خاص، پوشش مناسب بدن، نشان دادن رتبه یا موقعیت در یک گروه و خلاقیت استفاده می شود. یک هدف لباس اصلاح ظاهر بدن است. نحوه درک فرد از ظاهر فیزیکی خود تأثیر بسزایی در نگرشها و ترجیحات او نسبت به لباس دارد.
لباسی که شخص برای پوشیدن انتخاب میکند بسیار مهم است، زیرا پیامهایی را برای افراد دیگر ارسال میکند و تصویر فرد را به نمایش میگذارد. هنگامی که یک شی بر روی بدن فردی قرار می گیرد، اهمیت اجتماعی پیدا می کند.
روانشناسی لباس
در طول تاریخ، لباس به اندازه زمان حاضر در انتقال شخصیت از اهمیت برخوردار نبوده است. پیشرفتهای فناوری در طول قرنها منجر به این شده است که انتخابهای مد به یک جنبه مهم هویت تبدیل شدهاند. در طول تمدنهای اولیه، لباس هدف اصلی گرم و خشک نگه داشتن بوده است. امروزه با ظهور امکانات فناوری مانند گرمایش مرکزی، اتکای ما به پوشاک به عنوان وسیله ای برای بقا کمتر شده است. لباس از یک مسئله ضرورت به یک نشان اجتماعی تبدیل شده است و به افراد اجازه میدهد تا شخصیت و موقعیت اجتماعی خود را به نمایش بگذارند. در بسیاری از جوامع، لباس فرد به عنوان بازتابی از ثروت و سلیقه شخصی در نظر گرفته می شود.
عبارت «تو همان چیزی هستی که می پوشی» به این معناست که افراد را میتوان بر اساس انتخاب لباسشان قضاوت کرد. این نشان می دهد که لباس وسیلهای برای پوشاندن بدن نیست، بلکه بازتابی از هویت، ارزشها و موقعیت اجتماعی فرد است.
مد
مد معمولاً به سبک رایجی گفته میشود که در زمان و مکان مشخصی، بین گروهی خاص رواج دارد. به عنوان مثال، در دوران غارنشینان، پوست حیوانات مد روز تلقی می شد، در حالی که ساری یک سبک محبوب در میان زنان هندی است و دامن کوتاه به یک روند تغییر یافته در میان زنان در فرهنگهای غربی تبدیل شده است. مد یک پدیده اجتماعی بسیار تأثیرگذار و قدرتمند است که به دلیل ویژگی فراگیر و سریع آن، ظرفیت تأثیرگذاری بر رفتار افراد و ارتباط نزدیکی با اجتماع و اقتصاد یک ملت دارد.
روانشناسی مد معمولاً به عنوان بررسی چگونگی تأثیر انتخاب لباس بر ادراک و ارزیابی افراد از یکدیگر مشخص می شود.
روانشناسی مد
روانشناسی مد، به عنوان شاخهای از روانشناسی کاربردی ، نظریهها و اصول روانشناختی را برای درک و توضیح رابطه بین مد و رفتار انسان، از جمله نحوه تأثیر مد بر احساسات ، عزتنفس و هویت به کار میگیرد. همچنین بررسی میکند که چگونه انتخابهای مد تحت تأثیر عواملی مانند فرهنگ، هنجارهای اجتماعی، ارزشهای شخصی و تفاوتهای فردی قرار میگیرند. روانشناسان مد از دانش و مهارت های خود برای مشاوره دادن به افراد، سازمان ها یا صنعت مد در مورد موضوعات مختلف از جمله رفتار مصرف کننده، استراتژیهای بازاریابی و طراحی استفاده میکنند .
روانشناسی مد یک حوزه بین رشته ای است که تعامل بین رفتار انسانی، روانشناسی فردی و مد و همچنین عوامل مختلفی را که بر انتخاب لباس افراد تأثیر می گذارد، بررسی می کند. اذعان به اهمیت انتخاب لباس، صرف نظر از جنسیت، مهم است. انتخاب های مد میتواند تأثیر عمیقی بر درک خود، تصویری که شخص به دیگران ارائه می دهد و در نتیجه، نحوه تعامل افراد داشته باشد.
مصرفکنندگان، محصولات با برندهای مد را نه تنها برای رفع نیازهای کاربردی خود، بلکه برای برآورده کردن خواستههای خود برای شناخت اجتماعی، نمایش تصویر از خود و یک سبک زندگی مطلوب خریداری میکنند.
زنان متولد دهه هشتاد و نود میلادی، که به نسل Y هم شناخته میشوند، به گونهای پذیرفته شدهاند که مصرف مد را در سنین پایینتری نسبت به نسلهای قبل از خود آغاز کنند. این موضوع باعث تغییر در نقطه شروع معمول مصرف مد شده است.
روانشناسی مد برای بازاریابان اهمیت دارد زیرا آنها در تلاش برای شناخت متغیرهایی هستند که احتمال پذیرش یک محصول توسط یک گروه مصرف کننده را افزایش می دهند. علاوه بر این، بازاریابان باید مدت زمان مد روز ماندن محصول را پیش بینی کنند. از این رو، بخشی از روانشناسی مد به تجزیه و تحلیل تغییرات در پذیرش روند مد در طول زمان اختصاص دارد.
اثرگذاری بر دیگران با انتخاب لباس
خیلی وقتها، اولین برداشتی که آدمها از ما دارند، به لباسی که پوشیدیم بستگی دارد. انتخاب لباس تاحدودی نشان میدهد ما چه کسی هستیم همچنین تحت تأثیر عوامل مختلفی نیزهست لباسهایی که برای پوشیدن انتخاب میشوند به عنوان نمایانگر افکار و احساسات فعلی شخص عمل می کنند. اغلب دیده میشود که اشتباهات پوشش، بازتابی از درگیریها و کشمکشهای درونیِ فرد هستند که به صورت بیرونی خود را نشان داده اند. انتخاب لباسی که آسایش، شادی و تصویر مثبتی از خود ایجاد می کند، واقعاً می تواند کیفیت زندگی فرد را افزایش دهد. گاهی حتی کوچکترین تغییری در پوشش میتواند جریانی از اتفاقات را رقم بزند . به گفته محققی در این زمینه ، مری لین دامهورست، لباس روشی سیستماتیک برای انتقال اطلاعات در مورد شخصی است که آن را میپوشد. این نشان میدهد که انتخاب لباس توسط یک فرد میتواند تأثیر قابل توجهی داشته باشد و در نتیجه، به عنوان وسیلهای قدرتمند برای ارتباط عمل کند. خیلی وقتها، اولین برداشتی که آدمها از ما دارند، به لباسی که پوشیدیم بستگی دارد. انتخاب لباس تحت تأثیر عوامل مختلفی هست وتاحدودی نشان میدهد ما چه کسی هستیم .
اثر انتخاب لباس بر حالات روانی شخص
در یک تحقیق که دو محقق به اسم آدام و گالینسکی سال ۲۰۱۲ انجام دادند، یک اصطلاحی را مطرح کردند به اسم «شناخت پوششی». این اصطلاح یعنی لباسی که میپوشیم، ناخودآگاه روی طرز فکر و رفتارمون تأثیر میگذارد. آنها فهمیدند که این تأثیر هم به خاطر معنی و مفهومی هست که لباس دارد و هم به خاطر حسی که موقع پوشیدن لباس به فرد دست میدهد، است. مثلاً در این تحقیق، یک عده روپوش آزمایشگاه پوشیدند و دیدند در کارهایی که نیاز به تمرکز داشته است، خیلی بهتر از بقیه عمل کردند. جالب اینجاست که وقتی به یک عده گفتند این روپوش، روپوش پزشکی است، عملکردشان از وقتی که گفته بودند روپوش نقاشی است، خیلی بهتر شد. این نشان میدهد که ما ناخودآگاه برای لباسها یک سری معنی و مفهوم در نظر میگیریم و همین موضوع روی رفتارمان تأثیر میگذارد.
مد یک نقش خیلی مهم تو شکلگیری هویت و عزت نفس ما دارد. پروفسور کارن پاین در کتابش به اسم «به چیزی که میپوشی فکر کن» میگوید لباسی که میپوشیم روی طرز فکر و حال و هوای ما تأثیر مستقیم دارد. مثلاً در یک تحقیقی که انجام داد، دید دانشجوهایی که تیشرت سوپرمن پوشیده بودند هم اعتماد به نفس بیشتری داشتند، هم حس میکردند قویترند. این نشان میدهد لباسی که انتخاب میکنیم، مستقیماً روی عملکردمان اثر میگذارد و چقدر بین مد و ذهن ما ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. یک تحقیق دیگر هم این موضوع را تأیید میکند؛ در این تحقیق از خانمها پرسیدند که آیا لباسشان روی اعتماد به نفسشان تأثیر دارد یا نه، و ۹۶ درصدشان جواب مثبت دادند. این نشان میدهد که یک ارتباط خیلی قوی بین لباس و حال و هوای ما وجود دارد.
روند «لباس پوشیدن برای افزایش شادی» یا همون «پوشیدن دوپامین» نشان میدهد که لباس چقدر میتواند روی سلامت روان ما تأثیر مثبت داشته باشد. این یعنی لباس مورد علاقهمان رو بپوشیم تا حالمان بهتر شود. یک تصور غلط رایج وجود دارد که فکر میکنند «پوشیدن دوپامین» یعنی تنها لباسهای خیلی رنگی و جیغ پوشیدن. اما روانشناسها تأکید کردند که درک شخصی ما از رنگها و جنس پارچهها مهم است. روانشناسان بر این باورند که رنگ لباس میتواند بر حالات عاطفی و سطح استرس تأثیر بگذارد. وجود رنگ این پتانسیل را دارد که درک فرد از محیط خود را نیز افزایش دهد.
یک سری رنگها هستند که معمولاً یک معنی خاصی دارند، مثلاً آبی معمولاً با آرامش مرتبط، و زرد با شادی و امید است. اما این معانی برای همه یکسان نیست و رنگها برای آدمهای مختلف، معانی متفاوتی دارند. این نشان میدهد که اگر حواسمان به لباسی که میپوشیم باشد، میتوانیم حال خودمان را خیلی بهتر کنیم.
آیا تا به حال متوجه شده اید ، لباسی که می پوشید می تواند بر خلق و خو و رفتار شما تأثیر بگذارد؟ ممکن است در یک کت و شلوار قدرت، احساس اعتماد به نفس و قاطعیت بیشتری داشته باشید، یا در یک شلوار جین راحت، آرامش و بی خیالی بیشتری داشته باشید.
وقتی به انتخاب لباسمان فکر میکنیم، روانشناسی یک نقش خیلی مهم بازی میکند. تحقیقات نشان داده است، لباسی که برتن داریم روی حس و حالمان و حتی رفتارهایمان تأثیر میگذارد. مثلاً میگویند لباس رسمی پوشیدن، خلاقیت و فکرهای انتزاعی رو بیشتر میکند.
در واقع، لباس رسمی پوشیدن باعث میشود بهتر فکر کنیم، خلاقتر باشیم و مشکلات را راحتتر حل کنیم. همینطور، اعتماد به نفسمان هم بیشتر میشود و حس میکنیم آدم توانمندتری هستیم. خلاصه که لباس رسمی نه تنها دیدمان به دنیا را عوض میکند، بلکه یک حس قدرت و شایستگی هم برایمان ایجاد میکند.
مثلاً پوشیدن یک لباس با ظاهر جدی و قدرتمند، مثل یک کت و شلوار شیک برای جلسه کاری، خیلی انتخاب خوبیست. همینطور پوشیدن لباس قرمز، چون حسهای قوی را برمیانگیزد و به انسان انرژی میدهد. به همین شکل، پوشیدن لباسهای سنتی یک قوم یا یه فرهنگ خاص، نشاندهنده غرور و تعلق خاطر به آن جامعه است.
روانشناسی لباس در پس عادات غذایی و مد
لباس می تواند به عنوان وسیله ای برای هویت و بیان خود استفاده شود و افراد را قادر می سازد تا ارزش ها و جهان بینی خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. از این گذشته، لباسی که میپوشیم روی طرز نگاه و رفتاری که بقیه با ما دارند هم تأثیر میگذارد. به همین خاطر، لباس یک ابزار خیلی مهم برای ارتباط برقرار کردن با بقیه و رساندن پیامهای شخصی بدون اینکه حتی یک کلمه حرف بزنیم، به حساب میآید.
عادات غذایی نیز به همین ترتیب میتوانند با تصمیمات مربوط به مد مرتبط باشند. انتخابهای غذایی، مانند لباس، میتوانند برای نشان دادن هویت و جایگاه اجتماعی مورد استفاده قرار گیرند.
به عنوان مثال، همانطور که اگر فردی به سلامتی خود اهمیت دهد، ممکن است لباسهای ورزشی مانند شلوار یوگا را برای نشان دادن تعهد خود به تناسب اندام انتخاب کند، یا فردی که اهل تجمل و لذت است، ممکن است لباسهای طراحان مد را برای نشان دادن ثروت و موقعیت خود انتخاب کند، افرادی که پایداری و مصرفگرایی اخلاقی را در اولویت قرار میدهند، نیز به طور مشابه، ممکن است گزینههای ارگانیک را برای نشان دادن تعهد خود به آگاهی زیستمحیطی انتخاب کنند.
از سوی دیگر، کسانی که برای راحتی و سبک زندگی پرشتاب ارزش قائلند، ممکن است به سمت گزینههای غذایی سریع و فرآوریشده تمایل پیدا کنند که نشاندهنده نیاز آنها به بازدهی در روال روزانه زندگیشان است.
در نهایت، در جامعه امروز، هم انتخابهای غذایی و هم انتخابهای مد میتوانند اشکال قدرتمندی از ابراز وجود و نشانههای اجتماعی باشند.
یک راه برای بررسی در این خصوص از طریق مفهوم “قبایل غذایی” است. قبایل غذایی گروههایی از مردم هستند که ترجیحات و عادات غذایی مشابهی دارند.
به عنوان مثال، کسی که از رژیم وگان پیروی میکند ممکن است بخشی از “قبیله وگان” باشد، در حالی که کسی که از غذاخوریهای مجلل لذت میبرد ممکن است بخشی از “قبیله پرخورها” باشد.
همانطور که لباس میتواند نشاندهنده هویت گروهی و جایگاه اجتماعی باشد، ترجیحات غذایی نیز به همین شکل عمل میکنند. برای نشان دادن تعهد خود به این هدف، عضوی از گروه وگان میتواند تصمیم بگیرد لباسی با پیامها یا طرحهای هنری مرتبط با وگان بپوشد.
به عنوان یک گزینه دیگر، عضوی از گروه علاقمندان به غذا میتواند با پوشیدن لباسی با طرح یا شعارهای با مضمون غذا، علاقه خود را به غذاخوریهای مجلل به نمایش بگذارد.
این انتخابهای پوشاک، علاوه بر اینکه وسیلهای برای ابراز وجود هستند، به افراد این امکان را میدهند که خود را بیان کرده و با دیگرانی که علایق مشابهی دارند ارتباط برقرار کنند. مردم میتوانند به راحتی با پوشیدن لباسهای وگان یا با مضمون غذا، سایر اعضای گروه را شناسایی و با آنها ارتباط برقرار کنند و حس اجتماع و تعلق را تقویت کنند.
اختلال خرید اجباری
CBD یا اختلال خرید اجباری وضعیتی است که در آن فرد به دلیل افکار بیش از حد خرید و رفتار خرید خود، دچار پریشانی یا اختلال میشود.
به گفته بلولر، کرپلین عده ای از افراد را با عنوان “دیوانگان خرید” یا “جنون خرید” شناسایی میکند. این افراد رفتار خرید اجباری را تجربه میکنند که منجر به انباشت بدهی میشود که اغلب پرداخت نشده باقی میماند و در نهایت میتواند منجر به یک وضعیت فاجعهبار شود. افراد مبتلا به جنون خرید هرگز به طور کامل بدهیهای خود را تصدیق نمیکنند و بنابراین به مبارزه با آنها ادامه میدهند. در جوامع مصرفگرای معاصر، عمل خرید پوشاک مد با برندهای خاص به جنبهای مهم از روالهای روزمره و اقتصاد ما تبدیل شده است. اغلب به عنوان منبع سرگرمی و وسیلهای برای حس خوب دادن به خود تلقی میشود. با این حال، هنگامی که این رفتار بیش از حد افراطی شود، ممکن است منجر به یک وضعیت روانی جدی به نام رفتار خرید اجباری شود.
نتیجه گیری:
گرچه صنعت مد میتواند از نظر روانی آسیبزننده باشد، مخصوصاً وقتی بحث تصور از اندام و ظاهر پیش می آید، اما همین قدرت انتخاب لباس میتواند باعث شود حس بهتری داشت. اینکه بیشتر به لباسهایی که واقعاً به ما حس خوبی میدهند، توجه کنیم و آگاهانه آنها رو بپوشیم، میتواند خیلی مهم باشد. در دورههای خستهکننده مثل فصل امتحانات و پروژهها ، لباس میتواندیک منبع غیرمنتظره از حس خوب و آرامش باشد و به ما کمک کند که این دورهها را راحتتر پشت سر بگذاریم. اما باید مراقب بود با انتخاب محدود و آگاهانه لباسهایمان هم حس خوب را تجربه کنیم و هم دچار اختلال خرید اجباری واسراف نشویم.